ایدهی تولید آیفون در خاک آمریکا سالهاست که به عنوان یک شعار سیاسی مطرح میشود، اما واقعیتهای صنعتی و اقتصادی نشان میدهند که این هدف عملاً دست نیافتنی است. یک مهندس سابق اپل و تحلیلگران صنعت فناوری توضیح میدهند که چرا حتی غول فناوری مانند اپل نمیتواند این رویا را محقق کند.
محدودیتهای صنعتی آمریکا
تیم کوک، مدیرعامل اپل، سالها پیش اعلام کرد که آمریکا دیگر ظرفیت صنعتی لازم برای تولید انبوه محصولاتی مانند آیفون را ندارد. او تأکید کرد که چین با سرمایهگذاری گسترده در مهارتهای فنی و زیرساختهای تولید، به مرکز جهانی تولید تبدیل شده است. در مقابل، آمریکا از این رقابت عقب مانده و حتی نیروی کار متخصص کافی برای چنین پروژهای ندارد. به گفتهی کوک، تعداد متخصصان ابزارسازی در آمریکا به قدری کم است که میتوان آنها را در یک اتاق جای داد، در حالی که چین برای این تعداد به فضایی به اندازهی چندین زمین فوتبال نیاز دارد.
هزینههای سرسامآور و نیروی کار
انتقال زنجیرهی تأمین آیفون به آمریکا نه تنها پیچیده، بلکه فوقالعاده پر هزینه است. طبق برآورد تحلیلگران، انتقال حتی ۱۰ درصد از خط تولید اپل به آمریکا حدود ۳۰ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت و حداقل سه سال زمان میبرد. این فرایند نه تنها برای اپل، بلکه برای مصرفکنندگان نیز زیانبار خواهد بود، زیرا قیمت آیفون ممکن است به ۳,۵۰۰ دلار یا بیشتر برسد.
دن آیوز، تحلیلگر مؤسسهی Wedbush Securities، هشدار داده که چنین تغییری میتواند تعادل بازار را بر هم بزند و فشار مالی سنگینی به مشتریان تحمیل کند. بانک سرمایهگذاری Evercore نیز اعلام کرده که اقتصاد آمریکا نه تجهیزات لازم برای تولید انبوه گوشیهای هوشمند را دارد و نه نیروی کار منعطفی برای این حجم از تولید.
یکی از مهندسان سابق اپل در گفتگو با بلومبرگ توضیح داد که میلیونها نفر در زنجیرهی تأمین اپل در چین مشغول به کار هستند. او با اشاره به جمعیت شهر بوستون گفت: «برای تولید آیفون در آمریکا، باید کل جمعیت بوستون تمام کارهای خود را کنار بگذارند و فقط روی مونتاژ آیفون تمرکز کنند.» آموزش صدها هزار نفر برای چنین کاری در آمریکا، با توجه به کمبود نیروی کار متخصص، تقریباً غیرممکن است.
وابستگی به قطعات وارداتی
حتی اگر اپل بتواند مونتاژ نهایی آیفون را به آمریکا منتقل کند، همچنان به هزاران قطعهی وارداتی از چین وابسته خواهد بود. این موضوع نه تنها هزینهها را به دلیل تعرفههای گمرکی افزایش میدهد، بلکه ادعای «تولید کامل در آمریکا» را بیمعنا میکند. به گفتهی تحلیلگران، حداکثر کاری که اپل میتواند انجام دهد، مهندسی پیچ نهایی است؛ یعنی مونتاژ قطعات تقریباً کامل شده در آمریکا، که صرفاً یک حرکت نمادین خواهد بود.
تولید آیفون در آمریکا بیش از آنکه یک تصمیم اقتصادی باشد، به یک شعار سیاسی تبدیل شده است. زیرساختهای صنعتی، نیروی کار متخصص و زنجیرهی تأمین پیچیدهی جهانی، موانعی هستند که حتی اپل با تمام منابعش نمیتواند بهراحتی از آنها عبور کند. در نهایت، مصرفکنندگان هستند که با افزایش قیمتها و کاهش دسترسی به محصولات، هزینهی این جاهطلبی را پرداخت خواهند کرد.